حرفهای یک نفر

می خواهم بنویسم هر آنچه از درونم بر می خیزد

حرفهای یک نفر

می خواهم بنویسم هر آنچه از درونم بر می خیزد

آخه جه فایده؟؟؟؟؟؟

به خاطر درخواست اندک خواننده های اینجا فارسی مینویسم. 

 

چقدر خوبه بعضی وقتا آدم ها به خاطر حداقل یک نفر یه کارهایی بکنه. مطمئنم خیلی از شما خیلی کارا برا خیلی ها کردین. امّا مطمئنم همین شماها ، همین خود شما که کلی کار کردی واسه دوستت همیشه داری از خودت می پرسی چرا داری این همه کار میکنی امّا حتی 1 ذره توجهی بهت نمی شه؟

راستی چرا؟؟ چرا آدم ها اینقد بی تفاوت میگذرند از همه چیز؟؟؟

چرا از بین این همه خوبی فقط بدیه تو ذهن میمونه؟؟؟؟

بارها به خودت گفتی دیگه هیچ کاری براشون نمیکنی امّا همین که ازت خواستن یه برقی تو چشمات روشن شد فکر کردی هنوزم امیدی هست، آخه چرا اینقدر تو خری؟؟؟؟؟

همیشه دارن ازت سو استفاده می کنن و تو هم فکر می کنی دوستت دارن. تا حالا از خودت پرسیدی که اونا واقعاً دوستت دارن؟؟؟؟؟؟

به هر حال وقتشه سرتو بلند کنی ببینی بقیه چی میگن. دیشب یه چیزایی شنیدم٬ از شنیدنش ناراحت شدم امّا به من چه؟؟؟؟؟؟؟

اصلاً به من چه که همه میگن اون آدم درستی نیست، به من چه که این همه آدم رو گول زده، به من چه که داره چیکار میکنه، به من چه که بخوام بهش تذکر بدم، اون که باور نمی کنه، چه فایده؟؟؟؟؟؟؟؟

واقعاً چه فاااااااااایده ه ه ه ه ه ه ........................ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 4 + ارسال نظر
دو استکان چای داغ شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 16:42

من دریافته ام که دوست داشته شدن هیچ
و اما
دوست داشتن همه چیز است
و بیش از آن بر این باورم که
آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می سازد
...چیزی جز احساسات و عاطفه ی ما نیست
.پس آنکس نیکبخت است که بتواند عشق بورزد

هرمان هسه

عسگری چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:32

سلام
حقیقتش با دیدن روزشمار تاریخ تولدم تو اینجا جا خوردم... چون فکرشو نمی کردم که اصلا تاریخ تولدم رو بدونی و اونقدر برات اهمیت داشته باشه که اینجا بیاریش...
در هر صورت ازت ممنونم ...
راستش از بعد جشن فارغ التحصیلی هر روز بیشتر از قبل فرصت های از دست رفته تو ۴سال قبل رو میخورم! بخصوص فرصتهای بودن با بچه ها رو ... ولی چه میشه کرد گذشته از دست رفته... باید از تجربه ی گذشته برای فرصتهای حال و آینده استفاده کرد تا دوباره حسرت نخوریم

نورا چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:48 http://noora6828.blogfa.com

سلام. اگه اشتباه نکنم آقای وزیری هستین:)
در مورد این پستتون باید بگم که به نظر من اگه آدم از کاری که می کنه راضی باشه کافیه، مهم نیس دیگران چی میگن. البته این نظر منه...
وبلاگ جالبی دارین، اگه حوصله داشتین به من هم سر بزنین، خوشحال میشم.

عسگری چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:36

دل دلایلی دارد که عقل از آن آگاه نیست! پاسکال
به نظرم محبت کردن و دوست داشتن دلیل نمیخواد...
شاید نظرم غیر واقع بینانه باشه ولی چیزیه که بهش معتقدم و آرمان منه حتی اگه توانایی انجام دادنشو نداشته باشم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد