صبر کن! همیشه همین رو گفتند. هیچ وقت نفهمیدم چرا می گن صبر کن. اما من هیچ وقت نتونستم مثل بچه ی آدم صبر کنم. همیشه عجله داشتم. همه چیز گذشت و زمانی رسید و اتفاقی افتاد که درمانش فقط صبر بود و صبر. اما من بلد نبودم صبر کنم. اما همه میگفتند صبر کن. صبر کردن خیلی سخته اما باید یاد می گرفتم که چه جوری منتظر فردا باشم. روزها به سختی می گذشتد و بالاخره یاد گرفتم صبر کنم. اما باید خیلی بیشتر صبر می کردم تا به مقصودم برسم. صبر و باز هم صبر.
صبر کردم تا بالاخره لحظه دیدار رسید. حالا میفهمم واسه چی همه می گفتن صبر کن. امید و صبر همیشه همه کارا را راست و ریس می کنن
صبر کنید همه چی درست می شه. همین امشب. مطمئن باشید..
ایول
سلام مهرداد جان به نکته خیلی خوبی اشاره کردی صبر خدا هم تو قران میگه از صبر و نماز کمک بگیرید اما یه مقدار سخته شده جاهایی که من صبر کردم و نتیجه خوبی گرفتم و عجله کردم و زررشم دیدم.
راستی منم آپ کردم خوشحال میشم اگه یه سری به من بزنی و نظرتو بدی
سال خوبی داشته باشی
سلام مرد چرا آپ نمی کنی من که آپ کردم بیا که منتظرم
واقعا ممنونم یا اصلا اینجوری بگم چه خوب شد وارد این وبلاگ شدم نمی شناسمتون ولی هر کی هستی از خدای مهربونت ممنونم که بندی خوبی مثل توداره راستش خیلی به این جمله واسه آرامش احتیاج داشتم. بازم ممنون.